The Exploitation of Carmen Valero Garces' Theory in the Criticism of Literary Texts: Saleh al-Jafari's Arabic Translation of "Rubbayat al-Khayyam" as a
کاربست نظریه¬ی کارمن والرو گارسس در نقد ترجمه¬ی ادبی (مورد مطالعه: تعریب صالح الجعفری از رباعیات خیام)
DOI:
https://doi.org/10.36586/jcl.2.2019.0.40.0237Keywords:
criticism of translation; Maria Carmen Valero Garces; Ruybbayat al-Khayyam; Saleh al-Jafari., نقد ترجمه؛ ماریا کارمن والرو گارسس؛ رباعیات عمر خیام؛ صالح الجعفری.Abstract
There is a mutual relationship between the form of a text and its meaning so as separating these two or devaluating the role of one of them leads to the absence of the value therein. Thus, a translation is important as to how it relates the details of a text. That is, the text has special features which go beyond form, and these set out its distinctiveness. Here, we tackle Saleh al-Jafari's Arabic translation of "Rubbayat al-Khayyam" of Naysapour descriptively and analytically by depending on extracts from the original text. This translation is evaluated on the basis of Spanish critic Maria Carmen Valero Garces. Herein, we discuss the effectiveness of this theory in the criticism of literary texts. It has been concluded that al-Jafari's translation involved linguistic, semantic, grammatical, discoursal, and stylistic errors. And, as a further conclusion, Garces' theory should be restricted to the evaluation of translation of prose, not poetry.
چکیده
در هر متن ادبی، تعامل پایدار و دو سویهای میان صورت و معنی اثر برقرار است، به گونهای که جداسازی این دو مؤلفه از یکدیگر و نادیده انگاشتن یکی از آنها، از ارزش و اهمیت متن میکاهد. به طبع ترجمه این آثار هم ظرافتها و دقایق خاصی دارد و به توجه و اهتمام ویژهای نیاز است. به عبارت دیگر متن ادبي، صرف نظر از اولويت دادن به شكل، دارایی ويژگيهای ديگری نيز هست كه به آن هويتی خاص میبخشد. در این پژوهش کتاب رباعیات الخیام که ترجمه صالح الجعفری از رباعیات شاعر بزرگ ایران خیام نیشابوری است، از منظر مطالعات توصیفی فرایند- مدار ترجمه و با تکیه بر نظریه نقد ترجمه خانم ماریا کارمن والرو گارسس بررسی شده است. این شیوه به فرایند ترجمه یا خود عمل ترجمه میپردازد. نقد وبررسی این ترجمه نشان داد برای تطبیق کامل این نظریه بر آثار ادبی منظوم و منثور- همانگونه که از نام این نظریه پیداست- دو راه وجود دارد؛ یا برخی از شاخصهای این نظریه چون ترجمه تحتاللفظی و حفظ ساختارهای نوعی زبان مقصد باید برای تطبیق بر متون منظوم، تغییر داده شوند و یا عنوان نظریه باید از ارزیابی آثار ادبی به ارزیابی متون منثور ادبی تغییر داده شود تا بتوان گفت تمام معیارهای ارائه شده در این نظریه قابلیت اجرا دارند و تکنیکهای مثبت و منفی و خنثی اعلام شده از سوی نویسنده، درست و بجا هستند.
( Received on 25/12/2018 - Accepted on 1/2/2019 - Published on 2/6/2019 )